صباغ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /صَبّاغ/
صفت
[ویرایش]صباغ (منسوخ)
- رنگرز.
- شیخ یوسفبنصباغ میانه بالا و چشمهایی ریز و زنخی باریک و مثلث شکل داشت. «خداوند الموت»
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین
صباغ (منسوخ)