پرش به محتوا

صحت

از ویکی‌واژه

(ص حَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. صحة

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. تندرست شدن.

(اِم

صفت

[ویرایش]
  1. تندرستی. ؛ ~ و سقم الف - درست یا نادرست. ب - تندرست یا بیمار. ؛ ~ آب گرم عبارت خوشامدگویی برای کسی که حمام کرده‌است به معنی: امیدوارم پس از حمام کردن تندرست باشید.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
verity