پرش به محتوا

صندلی

از ویکی‌واژه
صندلی

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • ایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • /صَندَلی/

اسم

[ویرایش]

صندلی

  1. منسوب به صندل؛ وسیله‌ای که روی آن می‌نشینند. سندلی، چوکی به زبان هندی.

استعاره

[ویرایش]
  1. صندلی الکتریکی: نوعی صندلی فلزی که از آن جریان برق عبور داده و برای اعدام به کار می‌برند.
  2. صندلی چرخدار: نوعی صندلی دارای چرخ برای افراد معمول و بیمارانی که قادر به حرکت نیستند، ویلچر.
  3. دوست دارد روی صندلی بنشیند و شامش را بخورد.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین