ضاله
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /ضالِّه/
اسم[ویرایش]
- (فقه): ویژگی حیوانِ اهلی گم شده که دارای مالک باشد و بدون مالک یافته شود.
- تصویری که ضمن اشارت به این حدیث درباره آن شخص که شتر ضالهٔ خود را میجست و میپرسید، طرح میکند این دعوی را ... «زرینکوب»
صفت[ویرایش]
ضاله
- مؤنث ضال، گم گشته. گمراه کننده. ضالة.
- با این کتابها، آخرش کار دست خودت میدهی. خندید و گفت: کتابهای ضاله تویش نیست، همهاش شماره دارد. «مندنیپور»
کهن واژه[ویرایش]
- ضالّه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش ضال - لِه قابل تجزیه باشد که به معنی زالی یا اهل زال بودن و یادگار آیین زال است که هم اکنون نیز هم در ایران و هم در جهان این آیین رواج دارد.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگسخن/ فرهنگ شمس