پرش به محتوا

ضاله

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /ضالِّهِ/

اسم

[ویرایش]

ضاله

  1. گمراه کننده.
  2. (فقه): ویژگی حیوانِ اهلی گم شده که دارای مالک باشد و بدون مالک یافته شود.
    تصویری که ضمن اشارت به این حدیث درباره آن شخص که شتر ضالهٔ خود را می‌جست و می‌پرسید، طرح می‌کند این دعوی را ... «زرین‌کوب»

صفت

[ویرایش]

ضاله

  1. مؤنث ضال، گم گشته. گمراه کننده. ضالة.
    با این کتاب‌ها، آخرش کار دست خودت می‌دهی. خندید و گفت: کتاب‌های ضاله تویش نیست، همه‌اش شماره دارد. «مندنی‌پور»

کهن واژه

[ویرایش]
  1. ضالّه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش ضال - لِه قابل تجزیه باشد که به معنی زالی یا اهل زال بودن و یادگار آیین زال است که هم اکنون نیز هم در ایران و هم در جهان این آیین رواج دارد.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ‌سخن/ فرهنگ شمس