طبرخون

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • شاهنامه

آوایش[ویرایش]

  • طَبَرخون/

اسم خاص[ویرایش]

طبرخون

  1. عنّاب، درخت عنّاب.
    همه دشت مغز سر و خون گرفت.....دل سنگ رنگ طبرخون گرفت (شاهنامه)
  2. چوبدستی سرخ رنگ که در قدیم به هنگام جنگ به دست می‌گرفتند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین