پرش به محتوا

عاشقان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

اوستایی

اسم

[ویرایش]
  • 🗣 // 📤 🌐
  1. عاشقان. [ ش ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد واقع در 12هزارگزی خاور گهواره و 2هزارگزی قله امیرخان. ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر و 160 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصولاتش غلات ، حبوب ، توتون ، صیفی ، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله دوهزارگز واقع به عاشقان سید کاکا و عاشقان علی مشهور است ساکنان آن از تیره ٔگهواره ای هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ). ----عاشقان. [ ش ِ ] ( اِخ ) دهی است از میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 12هزارگزی شمال باختری مشهد درکنار کشف رود واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است و 132 تن سکنه دارد. محصول آن غله و شغل اهالی زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). ----عاشقان. [ ش ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در 43هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه - جیرفت و 7 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
  2. ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در ۴۳ هزار گزی جنوب خاوری ساردوئیه - جیرفت و هفت تن سکنه دارد .
  3. عاشق‌وار؛ مانند عاشقان؛ عاشق‌مانند. ۲. (قید) از روی عشق.
  4. مانند عاشق ها، از روی عاشقی
  5. با نهايت ميل، از کمال محبت


منابع ها.لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

فرهنگ فارسی معین

فرهنگ فارسی هوشیار


ترجمه

[ویرایش]