پرش به محتوا

عم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /عَم/

اسم

[ویرایش]

عم

  1. (کودکانه): بجای امّا در جمع و محفل کودکانه، و نوعی عذرخواهی و پوزش از خطا یا اشتباه.
    عم‌عم، ببخشید!، ببخشید!

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

عمّ

  1. عمو.
    السّلام علیک یابن عمّ: سلام بر تو ای پسر عمو. این جمله را هارون‌الرشید در بازگشت از حج، در شهر مدینه در مسجد‌ یا حرم پیامبر بر زبان راند، و خواست تا همه بفهمند او خلفای عباسی به حق جانشین پیامبر است.

مترادف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]