پرش به محتوا

عمل

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /عمَل/

اسم

[ویرایش]

عمل

  1. رفتار، کردار. جمع اعمال.
  2. جراحی، عمل جراحی
  3. اعتیاد، مصرف مواد مخدر
  4. شغل دیوانی، بخصوص در امور مالی.
  5. در موسیقی به معنی، بدیهه نوازی، ترکیب آهنگ.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین