عکس
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /عَکْس/
اسم
[ویرایش]عکس
- منسوب به عکاس، تصویری که بوسیله دوربین عکاسی ایجاد شده باشد. تصویر انسان یا هر چیز دیگری که توسط دوربین عکاسی گرفته میشود
- (پزشکی): رادیوگرافی.
اسم مصدر متعدی
[ویرایش]- در نسخهپردازی قدیم، پوشاندن قطعات یا اوراقی از نسخه خطی با طرحهای کمرنگ گلو بوته یا دیگر تصاویر و نقوش.
- برگرداندن، وارونه کردن. تابیدن.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین