پرش به محتوا

عیب جو

از ویکی‌واژه

(ی) (~.)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

صفت فاعلی

[ویرایش]
  1. کسی که تفحص بدی‌ها و معایب دیگران کند، تا آن‌ها را آشکار سازد.
  2. بدگوی مردمان.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین