غلات
ظاهر
(غُ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- غلاة
صفت
[ویرایش]- جِ غالی.
- از حد درگذشتگان.
- کسانی که در عقاید مذهبی غلو کنند و از حد درگذرند: «علی اللهیه از غلاتند.»
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(غَ لّ)
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- جِ غله ؛ دستهای از گیاهان تیرة گندمیان که دانههای برخی از آنها را آرد کنند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- gristmill