غین
ظاهر
(غَ یا غ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر لازم
[ویرایش]- شوریدن دل.
- ابری شدن آسمان.
مصدر متعدی
[ویرایش]- مشغول کردن چیزی ذهن را.
- غلبه کردن شهوت بر دل کسی.
(اِم
صفت
[ویرایش]- تشنه بودن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(غَ)
اسم
[ویرایش]- بیست و دومین حرف از الفبای فارسی.
- کنایه از بلبل: چون این حرف به حساب ابجد برابر با عدد ۱۰۰ میباشد و بلبل را نیز هزار یا هزاردستان خوانند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین