فدائی مطلق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /فَدائی/مُطلَق/
اسم مرکب
[ویرایش]فدائیمطلق (باطنی)
- فدائیانی که در قلعه طبس تحت آموزش بسیار سخت قرار گرفته و اخته میشدند.
- در آن نامه نوشته بود که تو میل داری که در این قلعه تحت تعلیم قرار بگیری تا اینکه فدائی مطلق شوی؟ «خداوند الموت»
منابع
[ویرایش]- خداوند الموت