فرمان
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
پهلوی
آوایش
[
ویرایش
]
/فَر/مان/
اسم
[
ویرایش
]
فرمان
دستور، امر، حکم.
توقیع پادشاه.
وسیله کنترل اتومبیل، دوچرخه، موتورسیکلت.
––––
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی:
command
انگلیسی:
word
sanction
rescript
precept
ordonnance
ordinance
mandate
institute
hest
handlebar
errand
edict
decree
commission
commandment
command
charter
bull
assize
subordination
steering wheel
steering gear
servo
rite
prescription
pardon
ordain
operator command
officer
naughty
insubordinate
indocile
act
ten commandments
servomotor
servomechanizm
rung
dosmount command
channel command word
cease fire
brevet
boon
about
power steering
battalia
haw
giddap
wingman
ukase
magna charta
magna carta
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
ردهها
:
Translation table header lacks gloss
اسمهای پهلوی
واژههای فارسی
اصطلاحات با پیشوند فر
اصطلاحات با پسوند مان
زبان معیار
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
یادکرد این صفحه
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
English
Magyar
Kurdî
Malagasy
پنجابی
پښتو
Русский
سرائیکی
Türkçe
اردو