پرش به محتوا

فروع

از ویکی‌واژه

(فُ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. جِ فرع ؛
  2. شاخه‌ها.
  3. ریشه‌هایی که از یک بیخ برآمده باشد.
  4. اموری که پیرو یک اصل باشند.
  5. علم فقه.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
minutie