فلک
ظاهر
(فُ لْ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- کشتی، سفینه.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
چرخ گردان
ریشهشناسی
[ویرایش]- آسمان، سپهر، گردون.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(فَ لَ) چرخ دوار ويا دايره اى كه حول يك محور مى چرخد مؤلف محمدرضامرادى
اسم
[ویرایش]- فلکه، چوبی که در وسط آن ریسمان کوتاهی بسته شده بود که پای مجرم را در آن میبستند و میزدند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]
|
- انگلیسی
- welkin