قاشقی
ظاهر
(شُ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش](ص نسب.)
- منسوب به عشق
قید
[ویرایش]- آلتی فلزین که گچ بران به کار برند.
- خیار خرد، خیارترشی.
- قسمی زدن بر پشت گردن، پس گردنی که با چهار انگشت زنند.
- اوستایی: ایشکای، خواست، خواهش، میل، -ایش: خواستن، میل داشتن، آرزو كردن، جستجو كردن
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ واژه های اوستا
- فرهنگ کوچک زبان پهلوی
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- spatulate