پرش به محتوا

قال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. گفتار، سخن.

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. گفتن. ؛ ~قول هیاهو، قال و قیل. ؛ ~ و قیل هیاهو، سرو صدا. ؛ ~مقال گفتگو، همهمه. ؛ ~ چیزی را کندن کنایه از: تمام کردن، به پایان رساندن. ؛ ~گذاشتن بیهوده منتظر گذاشتن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
cupel