قبض
ظاهر
(قَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر متعدی
[ویرایش]- گرفتن، به دست گرفتن.
- مردن.
- رسید، نوشتهای که به موجب آن نویسنده تحویل پول یا چیزی را اعلام میدارد (فارسی)
- گرفتگی خاطر سالک و عارف.
- تصرف کردن، تملک کردن.
(اِم
صفت
[ویرایش]- تعدی، زبردستی.
- گرفتگی، اندوه.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- stypticity