پرش به محتوا

قرب

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /قُرب/

مصدر لازم

[ویرایش]

قُرب

  1. نزدیک شدن.

صفت

[ویرایش]
  1. نزدیکی.

زبان دیگر

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /قِرِب/

اسم

[ویرایش]

قِرب

  1. بریدن، پاره کردن، بند را گسستن، فرار کردن.
    (قدیم): این واژه در گذشته اغلب شامل اسب، خر، و یا سگی می‌شد که بند را گسسته‌ و فرار کرده‌اند.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین