پرش به محتوا

قهستانی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /قُهِستانی/

صفت نسبی

[ویرایش]

قهستانی

  1. مربوط به قهستان، اهل قهستان.
    آن مرد گفت پس بخواب و پس از اینکه صبح شد تو را نزد شیرزاد قهستانی خواهیم برد. «خداوند الموت»