قیاس
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /قِیاس/
اسم مصدر
[ویرایش]قیاس
- بررسی یا بیان وجوه اشتراک و افتراق دو چیز یا دو کس.، سنجش.
- حدس و گمان.
- اندازهکیری و محاسبه. اندازه و مقدار. استخراج نتیجه جزیی از کُل.
- (منطق): استدلالی شامل دو مقدمه و یک نتیجه بطوریکه اگر کسی مقدمهها را بپذیرد، ناچار باید نتیجه را بپذیرد، مانند انسان فانی است.
- (منطق): استدلالی که ذهن را از کلی به جزئی یا از اصل به نتیجه یا از قانون به موارد اطلاق آن میرساند
- (فقه): سنجش امری معلوم با امور دیگر که با آن در علت یکی باشد و حکم آن امور را بر آن امر معلوم، جاری گردد.
- سنجیدن، اندازه گرفتن.
- (فقه): مقایسه، سنجش و بررسی و بیان وجوه اشتراک و افتراق دو چیز یا دو کس.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن