پرش به محتوا

لهو

از ویکی‌واژه

(لَ وْ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. بازی کردن.مشغول شدن ،سرگرم شدن،انس گرفتن به سخن کسی،جماع کردن

اسم

[ویرایش]
  1. آنچه مایة سرگرمی و بازی باشد.
  2. بازی، طرب، لعب.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین