لور
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- مادة پنیری که از شیر بریده حاصل شود، چون آب شیر را که مایع پنیر زده باشند و آب آن خارج شده، بجوشانند مایعی سفیدرنگ مانند پنیر به دست میآید که آن را لور گویند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- کمان حلاجی، کمان پنبه زنی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شوخی، بی حیایی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
اسم[ویرایش]
- سیل، سیلاب.
- زمینی که آن را سیلاب کنده باشد.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
پشتو[ویرایش]
اسم[ویرایش]
لور