مثال
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(مِ)
محتویات
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۲
اسم
۱.۳
جمع
۱.۳.۱
منابع
۱.۳.۲
برگردانها
۱.۴
اسم
فارسی
[
ویرایش
]
ریشهشناسی
[
ویرایش
]
عربی
اسم
[
ویرایش
]
مانند، شبیه.
فرمان، حکم.
جمع
[
ویرایش
]
امثله.
کلمه یا عبارتی که برای توضیح مطلبی یا قاعدهای آورده شود.
شاهد.
تصویر، تمثال.
مجسمه، پیکر.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
ایتالیایی
اسم
[
ویرایش
]
esempio
انگلیسی
saw
praxis
parable
instant
instance
impresa
illustration
exemplum
exemplar
example
videlicet
namely
locus
exemplification
exempli gratia
as
tag
locus classicus
رده
:
اسمهای عربی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
به زبانهای دیگر
ᏣᎳᎩ
English
Bahasa Indonesia
한국어
Kurdî
Malagasy
Polski
پنجابی
پښتو
Русский
Türkçe
中文