محکوک

از ویکی‌واژه

(مَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

(اِمف.)

  1. سوده، ساییده، خراشیده، خاریده.
  2. نگینی که روی آن کنده باشند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین