پرش به محتوا

مرجان

از ویکی‌واژه

(مَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی
  • مهرجان ِ اعراب ؛ یادگاری از مهرگان ایرانیان زرتشتی ... 🔺 امروزه جهان عرب برای اشاره به « #جشنواره » یا همان فستیوال از واژه « مهرجان » استفاده می‌کنند، این واژه معرب واژه ایرانی « #مهرگان » است و بخشی کوچک از تاثیرات بزرگ فرهنگی ایرانیان بر جهان عرب است. امروزه بیش از ۵۰۰۰ واژه پارسی در عربی بکار می‌رود 🔹 مهرگان یکی از جشن‌های بزرگ ایرانیان در ماه مهر بود و برای گرامیداشت « میترا » برگزار می‌شد. این واژه با پسوند « گان » ساخته شده بود، پسوندی پرکاربد در زبان پارسی که معانی مختلفی به واژه می‌دهد، و اعراب آن را تبدیل به جان کردند، گ ----> ج : ۱- جای‌‌ساز : سمنگان، گلپایگان، برازگان، آذربایگان، رفسنجان، لاهیجان و ... ۲- جشن‌ساز : فروردین‌گان، تیرگان، مهرگان، آبریزگان و ... ۳- تبارساز : گیوگان، کشوادگان، شاپورگان و .... ۴- شمارساز : یگان، دهگان، سدگان، هزارگان، دینارگان، درمگان، پادگان و ... ۵- جمع‌ساز : مردگان، همگان، تشنگان، بندگان، ستارگان و ... ۶- معناساز : خدایگان، دوستگان، فرزندگان و ... ۷- نسبت‌ساز : بازرگان، گروگان، رایگان، پدرگان و ....

اسم

[ویرایش]
  1. نوعی از جانوران دریایی شبیه به گیاه که مانند گیاه به زمین نمی‌چسبد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
coral