مرصود

از ویکی‌واژه

(مَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

(اِمف.)

  1. انتظار کشیده شده.
  2. ستاره‌ای که در رصدخانه حرکات و اوضاعش ضبط شده‌

استعاره[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین