مزه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /مَزِه/
اسم
[ویرایش]مزه
- کیفیتی که بر اثر چشیدن یا خوردن چیزی و بوسیله زبان (بخشی از زبان که اندام چشایی است) احساس میشود، طعم و چاشنی.
- (عامیانه): خوراکی مختصر که با مشروب خورند.
استعاره
[ویرایش]- مزه دهان کسی را فهمیدن کنایه از: مقصود او را فهمیدن، به قصد او پی بردن.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین