مزور
ظاهر
(مَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش](اِمف.)
- زیارت شده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(مُ زَ وِّ)
- دورو، تزویرکننده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(مُ زَ وَّ)
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- غذای بدون چربی که برای بیمار تجویز میکردند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
عربی
[ویرایش](اِ
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- guileful