پرش به محتوا

مسخ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]

عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مَسْخ/

مصدر متعدی

[ویرایش]

مسخ

  1. وضع یا فرایند تبدیل موجودی به موجودی پست‌تر و زشت.
  2. دگرگون سازی. دگرگون‌کردن‌ صورت و برگرداندن آن بصورت زشت‌تر، و کسی‌ که‌ تغییر شکل‌ یافته‌ و بصورتی زشت در آمده‌باشد.
  3. برگرداندن صورتی بصورت زشت تر دیگر گون ساختن.
  4. بسیار غلط نوشتن.

صفت

[ویرایش]
  1. کسی که بصورت زشت تر در آمده، ممسوخ.
  2. تعلق روح انسانی است، بعد مفارقت از بدن خود، به‌بدن حیوانی تماسخ.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین