پرش به محتوا

معاود

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

وِ

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. مواظب.
  2. ماهر در کار خود.
  3. معاود به معنی بازگشته که جمع آن به معاودین معروف شده است. ایرانیانی بودند ساکن عراق، به ویژه در کربلا که در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و در زمان ریاست جمهوری احمد حسن البکر، رژیم بعث عراق و به دلیل اختلافات سیاسی با حکومت پهلوی دوم که با عدم تمدید اقامت آنان و فشار حکومت بعث به میهن اصلی خود، ایران بازگشتند.

صفت

[ویرایش]
  1. مواظب.
  2. ماهر در کار خود.