معرب
ظاهر
(مُ عَ رَّ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش](اِمف.) عربی شده، لغتی که عرب آن را از زبان دیگر گرفته پس از تغییر و تصرف به شکل لغت عربی درآورده باشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(مُ رَ)
ریشهشناسی
[ویرایش](اِمف.)
- آشکار شده.
- کلمهای که آخر آن اعراب داشته باشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
عربی
[ویرایش]صفت
[ویرایش]- اعراب گذاری شده
در لغت نامه های فارسی به لغتی می گویند که از زبان فارسی به زبان عربی رفته و تغییر کرده، سپس به زبان فارسی رفته و باز هم تغییر کرده. چنین لغاتی در زبان فارسی بسیار اند. مانند ضحّاک که معرّب اژدهاست و طَیَلشان و طَیَلسان که معرب تالشان اند.
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :مُعَرَّب