مغبون
(مَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
(اِمف.)
- فریب خورده در خرید و فروش.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
مغبون .[ م َ ] (ع ص ) فریب خورده در خرید و فروخت و زیان رسیده . فریب خورده و فریفته شده وگول خورده و بیشتر در معامله گویند. الحدیث : المغبون لامحمود و لامأجور. (ناظم الاطباء) . فریب خورده در بیع. (از اقرب الموارد)
- . زیان دیده . زیان کشیده . زیان زده .زیانکار.
(لغتنامه دهخدا)
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- thimblerig