مفتح

از ویکی‌واژه

(مُ فَ تَّ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

(اِمف.)

  1. گشوده شده، باز شده.

اسم[ویرایش]

قلمی (شعبه‌ای از خط عربی که از قلم ثقیل نصف ممسک استخراج شده و در نوشتن امور مربوط به دادخواهی به کار می‌رفته)

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(مُ فَ تِّ)

  1. گشاینده، بازکننده.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(مِ تَ)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. کلید.

جمع[ویرایش]

  1. مفاتیح.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

عربی[ویرایش]

(اِ