مفهوم
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(مَ)
محتویات
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۱.۱
منابع
۱.۱.۲
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
ریشهشناسی
[
ویرایش
]
عربی
(اِمف.)
فهمیده شده، درک شده، قابل فهمیدن.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
انگلیسی
tacit
substance
sound
signification
significance
sense
purporst
notion
moral
meaning
intention
intelligible
implied
implicit
hang
effect
concept
vacuous
unintelligible
percept
overtone
implication
denotation
context
galimatias
contraposition
mean
ambiguous
gibberish
loose sentence
رده
:
عربی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
به زبانهای دیگر
العربية
ᏣᎳᎩ
English
Français
Kurdî
Malagasy
Polski
Português
Русский
Тоҷикӣ
Türkçe