پرش به محتوا

مقحم

از ویکی‌واژه

(مُ حَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]
  1. ضعیف، سست.
  2. اعرابیی که در دشت نشو و نما کند.
  3. آن که به هنگام قحطی ترک دیار خود کند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین