ملمع

از ویکی‌واژه

(مُ لَ مَّ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

(اِمف.)

  1. روشن کرده و درخشان.

صفت[ویرایش]

  1. رنگارنگ.
  2. پارچة دارای رنگ‌های مختلف.
  3. جانوری که پوست بدنش دارای لکه‌ها و خال‌هایی غیر از رنگ اصلی باشد.
  4. شعری که در آن یک مصرع عربی و یک مصرع فارسی و یا یک بیت عربی و یک بیت فارسی باشد.
  5. فلز کم قیمت که روی آن فلز گرانبهاتر کشیده باشند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
macaronic