پرش به محتوا

ممر

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مَمَرّ/

اسم

[ویرایش]

ممر

  1. راه، جای عبور.
    متولی مدرسه‌نظامیه باید مردی باشد کم اعتنا نسبت به مال دنیا و قانع به آنچه از ممر مستمری به او می‌رسد. «خداوند الموت»



ترجمه
  • فرهنگ لغت معین