پرش به محتوا

ممیز

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مُمَیَّز/

اسم

[ویرایش]

مُمَیِـّز

  1. (قدیم): تشخیص دهنده نیک از بد، تمیز دهنده و به مجاز، دانا، آگاه، بافراست.
  2. (اداری): تشخیص دهنده میزان مالیات، ارزیاب.
  3. (ریاضی): نشانه‌ای بشکل «/» که در نوشتنِ اعداد اعشاری بین واحد‌های کوچکتر از یک قرار میگیرد.‌

صفت

[ویرایش]

مُمَیَـّز (قدیم)

  1. تمیز دادن. تمیز داده شده، جدا شده، ممتاز، مشخص.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین