پرش به محتوا

منطقی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مَنطِقی/

اسم

[ویرایش]

منطقی

  1. علم بررسی درستی انواع استدلال. دلیل. علت.
  2. منسوب به منطق: منطق دان، عالم منطق.

قید

[ویرایش]
  1. آن چه از روی تفکر و تعقل گفته شود.
صفت
[ویرایش]
  1. چم‌روا، چم‌گویی، کرویزی، بخردانه.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن