پرش به محتوا

منفی

از ویکی‌واژه

(مَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

(اِمف.)

  1. نفی کرده شده، دور کرده شده.
  2. نیست شده.
  3. تبعید شده (از شهر خود)
  1. سخنی که در آن حرف نفی باشد (دستور)
  1. دارای حالت نفی، مخالفت یا رد و انکار. مق مثبت.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(مَ فا)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. محل تبعید، تبعیدگاه.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. منفی

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

صفت

[ویرایش]

negativo

انگلیسی
no