پرش به محتوا

منقش

از ویکی‌واژه

(مُ نَ قَّ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

(اِمف.)

  1. نقش و نگار داده شده، رنگ آمیزی شده.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(مُ نَ قِّ)

  1. نقش کننده.
  2. کنده کاری کننده (بر نگین و جز آن)

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

عربی

[ویرایش]

(اِ