مهندس
(مُ هَ دِ) فریدون جنیدی در کتاب « داستان ایران » دربارهی واژه مهندس می نویسد : واژه اوستایی «هَن تَچ » در پهلوی به «هَندَچَک» و در پارسی به «اندازه» دگریده و تازیان پس از چیرگی بر ایران این دانش را از ایرانیان فراگرفته و با دگرشی واژه «هَندَچَک» را به «هندسه» دگرنداند و از آن واژه «مهندس» را نیز برساختند، که براستی «اندازه دانی» یا «مهندسی» از آن ایرانیان بود و تازیان این دانش را وامدار نیاکان مایند! ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای «نوروز» و دوران جم دانسته است:
«در این روز بود که جم مقادیر اشیا را استخراج کرد و پادشاهان پس از او این روز را میمون و فرخنده داشتند...»
فردوسی فرزانه در گرامی نامه دانایی و داد این پیشرفت بزرگ نیاکان را چنین می سراید:
به سنگ و به گل چون که دیوار کرد به خشت از برش هندسی کار کرد چو گرمابه و کاخهای بلند چُن ایوان که باشد پناه از گزند
«هن= هم ؛ برابر» و «تچ= روان کردن» (ن.ک. فرهنگ واژه های اوستا) پس «هن تچ = همرواندن»
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش](اِ
- دانا به علم هندسه، عالِم هندسه.
- کسی که فارغ التحصیل رشتههایی مانند معماری، برق و... باشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- مهندس
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- engineer