نشا

از ویکی‌واژه

(نَ)

اسم[ویرایش]

  1. روییدن، نمو کردن.
  2. در فارسی بوته یا قلمه را در جایی کاشتن تا بعد آن را به جای دیگر انتقال د

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  • فارسی
  • نشا. [ ن َ ] ( ع اِ ) بوی خوش یا رایحه و بو، مطلقاً. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . بوی خوش. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به نشاء شود. || مأخوذ از نشاسته فارسی و به معنی آن. ( ناظم الاطباء ) . نشاسته ، فارسی معرب است که شطری از آن حذف شده ، چنانکه منازل را منا گویند. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد از صحاح ) . نَشاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به نشاء شود. نشا. [ ن ِ ] ( اِ ) شامل. ( برهان قاطع ) ( از برهان جامع ) . محتوی. ( حاشیه برهان از برهان جامع ) . || بته پاره ای نباتات که از جائی به جای دیگر نقل کرده غرس کنند. بته ها که برای نشا کردن از زمین برکنده باشند. ( یادداشت مؤلف ) . || نشاسته که از آن پالوده پزند. ( برهان قاطع ) . نشاسته. نشاستج. ( زمخشری ) . در عربی نشاسته را گویند. کلمه نشا نام عمومی و معمولی نشاسته در مصر است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) . || عمل نشا کردن. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به نشا کردن شود.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
transplant