هنرمند
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /هُنرمند/
صفت
[ویرایش]هنرمند
- آنکه توانا در خلق آثار هنری است.
- آنکهدارای مهارت در فنی است، چنانکه در خیاطی و فنون جنگی.
- دارای هنر، صنعتگر، آن که آثار هنری میآفریند.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین