واجب
(جِ)
عربی[ویرایش]
(اِ
فارسی[ویرایش]
- لازم، ضرو
ریشه[ویرایش]
- فعلی که عمل بدان لازم است و ترکش گناه دارد.
- سزاوار، شایسته.
- مایحتا
جمع[ویرایش]
- ~ عینی واجبی که هر فرد مسلمان مکلف است به شخصه انجام دهد. ؛ ~ کفایی واجبی است که چون بعض افراد آن را انجام دهند، تکلیف از گردن دیگران ساقط شود. مانند: کفن و دفن اموات.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- vital