واحد

از ویکی‌واژه
پرش به ناوبری پرش به جستجو

(حِ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

صفت[ویرایش]

  1. یک، یکی.
  2. یگانه، یکتا.
  3. مجموعة افرادی که مأمور انجام عملیات مشترکی هستند.
  4. یک ساعت درس در هفته در یک نیم سال تحصیلی دورة دانشگاهی.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
univalent