واگیر
ظاهر
فارسی
[ویرایش](حامص)
- سرایت.
(دستة عزاداری)
- تکرار جمع مصراع یابیت ترجیع را.
- ورزشی اس ت پهلوانان را در گود زورخانه که یک به یک دست بر دیوار نهند و به جانب همان دست بر سینه زور کنند تا سینه برآمده پهن شود.
- ورزشکار پس از آن که از سنگ گرفتن خسته شد و دیگری سنگ گرفت، مجدداً چند مرتبه سنگ میگیرد. آن را واگیر گویند.
- آغاز کردن کشتی مجدداً.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- infectious
- انگلیسی
- infectious