وقص
ظاهر
(وَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر متعدی
[ویرایش]- شکستن (گردن و غیره)
- در علم عروض جمع بین اضمار و خبن. «آن است که دوم فاصله را بیفکنند (از متفاعلن)
- «مفاعلن» ماند و «مفاعلن» چون از «متفاعلن» منشعب باشد آن را موقوص خوانند یعنی گردن کوتاه و چون از سه متحرک فاصله بدین زحاف یکی ساقط میشود، آن را به کوتاهی گردن تشبیه کردند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(وَ)
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- عیب، نق
صفت
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین